یه مطلب خوندم با موضوع من و خودکارهایی که اتفاقی پیشم جامانده
منم یه جورهایی همنیجوری هستم و به خودکارهایی که دارم دل می بندم
به همین سادگی باور کنید که من دلبسته خودکارهایی که دارم میشم
من کلا انسان خوش خطی نیستم و خط خوانایی ندارم پس زیاد با نوشتن سعی میکنم که سر و کار نداشته باشم و بیشتر مطالب رو تایپ میکنم تا با دست بنویسم
ولی خودکاری که باهاش می نویسم رو باید دوست داشته باشم تا بتونم دل به نوشتنم بدم
من الان ۳ تا خودکار دارم که آبی , سبز و مشکی هستند و هر سه از یه مدل هستند و یک خودکار آبی از اینهایی که خوش بو هستش و یه روانویس مشکلی دارم و هر روز بستگی به حال و هوای من داره که با کدوم بنویسم وچند رو پیش اینقدر به ۳ تا خودکار اولی دل بسته شدم که دلم نیومد باهاشون بنویسم و دم دستم باشند و به خاطر همین آوردمشون خونه و توی کمد خودم گذاشتمشون و احتمالا دیگه اینقدر کم ازشون استفاده میشه که خشک میشن و میشن بلا استفاده ....
۲ تا خودکار پارکر و یه خودکار دیپلملت هم دارم که از قدیم دلبستشون بودم ازشون استفاده نکردم و الان از خودکار بودن فقط زیبایی و شکل خودکار رو دارن و عملا کاری رو که باید انجام بدن نمیتونن انجام بدن و شدن درخت بی ثمر .
خودکار آبی بود دار و روانویس مشکی توی کشوی میزم هستند و زیر یه کتاب قایم شدند و فقط خودم میدنم کجا هستند و روزها ازشون استفاده میکنم
روی میزم ۳ تا خودکار مشکلی و یه خوکار آبی هستش
توی کازیوی میزم هم یه خودکار آبی
که اگر کسی خودکار خواست از همون ها استفاده کنه و الکی توی کشوی میزم دنباله خودکار نگرده و اگر یه زمانی هم چشمش خودکار هایی که از هرجا نگاه کنی توی دید هستند رو ندید و توی کشوی میزم دنباله خودکار گشت ۲ تا خودکار آبی اونجا ولو هستند که کسی زیر کتاب رو نگاه نکنه و دنبال خودکار نگرده .
میدونم خیلی جریان احمقانه ای هستش و عملا این همه خودکار روی میز بودن و این همه خودکار رو پیش مرگ خودکار های دیگه کردن خیلی نا جوانمردانه هستش
خودکار برای نوشتن هستش و من چون دلبستشون میشم این هدف رو ازشون میگیرم و این یعنی خودخواهی.
ولی خودکارهای دوست داشتنی من دلبسته شما شدم و نگاهم به شما کورکورانه و از روی تعصب هستش و ترجیح میدم به آنچه لیاقتش رو دارید نرسید ولی همیشه مال من باشید.
منم یه جورهایی همنیجوری هستم و به خودکارهایی که دارم دل می بندم
به همین سادگی باور کنید که من دلبسته خودکارهایی که دارم میشم
من کلا انسان خوش خطی نیستم و خط خوانایی ندارم پس زیاد با نوشتن سعی میکنم که سر و کار نداشته باشم و بیشتر مطالب رو تایپ میکنم تا با دست بنویسم
ولی خودکاری که باهاش می نویسم رو باید دوست داشته باشم تا بتونم دل به نوشتنم بدم
من الان ۳ تا خودکار دارم که آبی , سبز و مشکی هستند و هر سه از یه مدل هستند و یک خودکار آبی از اینهایی که خوش بو هستش و یه روانویس مشکلی دارم و هر روز بستگی به حال و هوای من داره که با کدوم بنویسم وچند رو پیش اینقدر به ۳ تا خودکار اولی دل بسته شدم که دلم نیومد باهاشون بنویسم و دم دستم باشند و به خاطر همین آوردمشون خونه و توی کمد خودم گذاشتمشون و احتمالا دیگه اینقدر کم ازشون استفاده میشه که خشک میشن و میشن بلا استفاده ....
۲ تا خودکار پارکر و یه خودکار دیپلملت هم دارم که از قدیم دلبستشون بودم ازشون استفاده نکردم و الان از خودکار بودن فقط زیبایی و شکل خودکار رو دارن و عملا کاری رو که باید انجام بدن نمیتونن انجام بدن و شدن درخت بی ثمر .
خودکار آبی بود دار و روانویس مشکی توی کشوی میزم هستند و زیر یه کتاب قایم شدند و فقط خودم میدنم کجا هستند و روزها ازشون استفاده میکنم
روی میزم ۳ تا خودکار مشکلی و یه خوکار آبی هستش
توی کازیوی میزم هم یه خودکار آبی
که اگر کسی خودکار خواست از همون ها استفاده کنه و الکی توی کشوی میزم دنباله خودکار نگرده و اگر یه زمانی هم چشمش خودکار هایی که از هرجا نگاه کنی توی دید هستند رو ندید و توی کشوی میزم دنباله خودکار گشت ۲ تا خودکار آبی اونجا ولو هستند که کسی زیر کتاب رو نگاه نکنه و دنبال خودکار نگرده .
میدونم خیلی جریان احمقانه ای هستش و عملا این همه خودکار روی میز بودن و این همه خودکار رو پیش مرگ خودکار های دیگه کردن خیلی نا جوانمردانه هستش
خودکار برای نوشتن هستش و من چون دلبستشون میشم این هدف رو ازشون میگیرم و این یعنی خودخواهی.
ولی خودکارهای دوست داشتنی من دلبسته شما شدم و نگاهم به شما کورکورانه و از روی تعصب هستش و ترجیح میدم به آنچه لیاقتش رو دارید نرسید ولی همیشه مال من باشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر